زناشویی

چرا گاهی اعتماد در روابط عاشقانه سخت می‌شود؟

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران اعتماد، بنیان هر رابطه‌ی عاشقانه‌ای است. بدون اعتماد، رابطه دچار تزلزل می‌شود و آرامش و صمیمیت از بین می‌رود. اما گاهی، یکی از طرفین یا حتی هر دو، در اعتماد کردن به یکدیگر مشکل دارند. این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که در این مطلب به برخی از مهم‌ترین آنها می‌پردازیم: دلایل عدم اعتماد در روابط عاشقانه بسیار متنوع‌اند و ریشه در تجربه‌های گذشته، الگوهای رفتاری و ویژگی‌های شخصیتی افراد دارند. شناخت این دلایل، گامی مهم در جهت بهبود رابطه و ایجاد اعتماد متقابل است.

  • تجربه‌های تلخ گذشته:

    خیانت در روابط قبلی یا تجربه‌ی سوء استفاده عاطفی، می‌تواند ترس از تکرار آن را در فرد ایجاد کند.
  • ترس از آسیب‌پذیری:

    باز کردن قلب و نشان دادن ضعف‌ها به دیگری، برای برخی افراد بسیار دشوار است و آنها را در برابر آسیب‌پذیری قرار می‌دهد.
  • عدم امنیت عاطفی در کودکی:

    افرادی که در کودکی امنیت عاطفی کافی را تجربه نکرده‌اند، ممکن است در بزرگسالی نیز در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند.
  • الگوهای خانوادگی:

    اگر در خانواده‌ی فرد، بی‌اعتمادی و شک و تردید رایج بوده است، او نیز ممکن است این الگو را در روابط خود تکرار کند.
  • مقایسه با دیگران:

    مقایسه‌ی مداوم رابطه‌ی خود با روابط دیگران، می‌تواند احساس ناامنی و بی‌اعتمادی را افزایش دهد.
  • وسواس فکری:

    درگیری با افکار منفی و شک و تردیدهای وسواسی، می‌تواند اعتماد را در رابطه از بین ببرد.
  • عدم شناخت کافی از خود:

    افرادی که خودشان را به خوبی نمی‌شناسند و به توانایی‌های خود اعتماد ندارند، ممکن است در اعتماد کردن به دیگران نیز مشکل داشته باشند.
  • تفاوت‌های شخصیتی:

    تفاوت‌های اساسی در شخصیت و ارزش‌ها، می‌تواند منجر به سوءتفاهم و بی‌اعتمادی شود.
  • مشکلات ارتباطی:

    عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و بیان احساسات به طور واضح، می‌تواند سوءتفاهم ایجاد کند و اعتماد را خدشه‌دار کند.
  • پنهان‌کاری و دروغ‌گویی:

    پنهان کردن اطلاعات مهم یا دروغ گفتن، حتی در مسائل کوچک، می‌تواند اعتماد را از بین ببرد.
  • حسادت بیش از حد:

    حسادت کنترل نشده، نه تنها آزاردهنده است، بلکه نشان‌دهنده‌ی عدم اعتماد به طرف مقابل نیز هست.
  • رفتارهای کنترل‌گرانه:

    تلاش برای کنترل رفتارها و تصمیمات طرف مقابل، نشان‌دهنده‌ی بی‌اعتمادی و عدم احترام به اوست.
  • عدم مسئولیت‌پذیری:

    عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و قصورها، می‌تواند اعتماد را در رابطه از بین ببرد.
  • عدم حمایت عاطفی:

    زمانی که فرد احساس کند که در شرایط سخت از حمایت عاطفی طرف مقابل برخوردار نیست، ممکن است به او بی‌اعتماد شود.
  • مشکلات جنسی:

    نارضایتی جنسی و عدم صمیمیت در این زمینه، می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی و شک و تردید شود.

بهبود روابط زناشویی

  • فشار اجتماعی:

    فشارهای ناشی از خانواده، دوستان یا جامعه، می‌تواند رابطه‌ی شما را تحت تاثیر قرار دهد و اعتماد را خدشه‌دار کند.
  • اعتیاد:

    اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا ، می‌تواند باعث پنهان‌کاری، دروغ‌گویی و رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی شود که اعتماد را از بین می‌برد.
  • اختلالات روانی:

    برخی از اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت مرزی یا اختلال اضطراب اجتماعی، می‌توانند در ایجاد مشکلات اعتماد نقش داشته باشند.
  • عدم تعهد:

    زمانی که یکی از طرفین یا هر دو، به رابطه‌ی خود متعهد نباشند، احتمال بی‌اعتمادی و خیانت افزایش می‌یابد.

این‌ها تنها برخی از دلایل رایج عدم اعتماد در روابط عاشقانه هستند. باید با بررسی دقیق رابطه‌ی خود و شناخت ریشه‌های مشکل، برای حل آن تلاش کنید.

چرا اعتماد در روابط عاشقانه گاهی سخت می‌شود؟ 19 دلیل اصلی

1. تجربه‌های دردناک گذشته

تجربه‌های تلخ در روابط قبلی، مانند خیانت، دروغگویی یا سوء استفاده، می‌تواند زخمی عمیق در روح و روان فرد ایجاد کند.این زخم باعث می‌شود فرد در برقراری اعتماد در روابط بعدی بسیار محتاط و مردد عمل کند.به عبارتی، فرد ناخودآگاه می‌ترسد که دوباره همان درد و رنج را تجربه کند و به همین دلیل، دیواری دفاعی در اطراف خود می‌کشد.این دیوار دفاعی، هرچند برای محافظت از فرد ساخته شده، اما مانع از برقراری صمیمیت و اعتمادسازی در رابطه جدید می‌شود.فرد ممکن است به طور مداوم به دنبال نشانه‌های هشداردهنده باشد و کوچکترین رفتار مشکوک را به عنوان تاییدی بر ترس‌های خود تلقی کند.

در نتیجه، اعتماد کردن به طرف مقابل برای او دشوار و حتی غیرممکن به نظر می‌رسد.

به مرور زمان، این عدم اعتماد می‌تواند رابطه را فرسوده کند و به جدایی منجر شود.بهبودی از این زخم‌ها نیازمند زمان، صبر و در صورت نیاز، کمک حرفه‌ای است.

2. عدم امنیت عاطفی در کودکی

نحوه برخورد والدین و مراقبین در دوران کودکی، تاثیر بسزایی در شکل‌گیری اعتماد به نفس و احساس امنیت عاطفی فرد دارد. اگر کودک در محیطی ناامن، پر از انتقاد و کمبود محبت بزرگ شده باشد، احتمال اینکه در بزرگسالی در برقراری روابط صمیمانه با مشکل مواجه شود، بیشتر است. چنین فردی ممکن است به طور ناخودآگاه باور داشته باشد که لایق عشق و توجه نیست و از صمیمیت و وابستگی دوری کند. او ممکن است به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینان خاطر باشد، اما در عین حال، به سختی به حرف‌های طرف مقابل اعتماد کند. این چرخه معیوب می‌تواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی در رابطه شود. شناخت این الگوها و تلاش برای تغییر آنها، گامی مهم در جهت بهبود روابط عاطفی است. دریافت کمک از یک متخصص روان‌درمانی می‌تواند در این مسیر بسیار موثر باشد.

3. ترس از آسیب‌پذیری

آسیب‌پذیری به معنای نشان دادن احساسات واقعی خود، بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن است. بسیاری از افراد از آسیب‌پذیری می‌ترسند، زیرا معتقدند که این کار آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد. آنها می‌ترسند که اگر احساسات خود را با طرف مقابل در میان بگذارند، او از این اطلاعات برای آسیب رساندن به آنها استفاده کند. این ترس می‌تواند باعث شود که فرد در رابطه خود، فاصله‌ای احساسی ایجاد کند و از صمیمیت و نزدیکی دوری کند. او ممکن است احساسات خود را پنهان کند، دروغ بگوید یا از تعهد اجتناب کند. در نتیجه، طرف مقابل نیز ممکن است احساس کند که به او اعتماد نمی‌شود و از رابطه دلسرد شود. پذیرش آسیب‌پذیری به عنوان بخشی طبیعی از روابط انسانی و تلاش برای ایجاد فضایی امن و صمیمی در رابطه، می‌تواند به تقویت اعتماد کمک کند.

4. کمال‌گرایی

کمال‌گرایی، یعنی تلاش بی‌وقفه برای رسیدن به استانداردهای غیرواقعی و بی‌نقص بودن. افراد کمال‌گرا اغلب به خود و دیگران سخت می‌گیرند و تحمل اشتباه را ندارند. در روابط عاطفی، کمال‌گرایی می‌تواند باعث شود که فرد به طور مداوم از طرف مقابل انتقاد کند و به دنبال نقص در او باشد. او ممکن است انتظارات غیرواقعی از رابطه داشته باشد و به سرعت از کوچکترین اشتباهات ناامید شود. این رفتارها می‌تواند باعث ایجاد احساس ناامنی و عدم اعتماد در طرف مقابل شود. تلاش برای پذیرش خود و دیگران با تمام نقص‌ها و محدودیت‌ها، گامی مهم در جهت بهبود روابط عاطفی است. در ضمن، تمرکز بر نقاط قوت و جنبه‌های مثبت رابطه، می‌تواند به تقویت اعتماد و صمیمیت کمک کند.

5. عدم مهارت‌های ارتباطی موثر

ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم و پایدار است. اگر فردی مهارت‌های ارتباطی ضعیفی داشته باشد، ممکن است نتواند به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کند و به حرف‌های طرف مقابل گوش دهد. این امر می‌تواند باعث ایجاد سوءتفاهم، بحث و جدل و عدم اعتماد شود. مثلا فرد ممکن است به جای بیان مستقیم احساسات خود، از رفتارهای پرخاشگرانه منفعل استفاده کند. شرکت در دوره‌های آموزشی و مشاوره با متخصصان، می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد.

6. حسادت و رقابت

حسادت و رقابت، دو احساس مخرب هستند که می‌توانند به روابط عاطفی آسیب برسانند.حسادت زمانی به وجود می‌آید که فرد احساس می‌کند که چیزی ارزشمند را از دست می‌دهد یا در معرض خطر از دست دادن آن قرار دارد.رقابت زمانی به وجود می‌آید که فرد احساس می‌کند که باید با دیگران برای کسب تایید، توجه یا محبت رقابت کند.این احساسات می‌توانند باعث شوند که فرد به طرف مقابل خود اعتماد نکند و به طور مداوم او را زیر نظر بگیرد.او ممکن است به دنبال نشانه‌های خیانت باشد و به هر چیزی مشکوک شود.

کنترل حسادت و رقابت نیازمند شناخت ریشه‌های این احساسات و تلاش برای تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس است.

در ضمن، برقراری ارتباط باز و با صداقت با طرف مقابل و بیان نگرانی‌ها و ترس‌ها، می‌تواند به کاهش حسادت و رقابت کمک کند.

7. عدم تعهد

تعهد، یعنی پایبندی به رابطه و تلاش برای حفظ آن در برابر مشکلات و چالش‌ها.اگر یکی از طرفین یا هر دو، به رابطه خود متعهد نباشند، احتمال اینکه به طرف مقابل خود اعتماد کنند، کمتر است.عدم تعهد می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند، مانند: عدم تمایل به سرمایه‌گذاری زمان و انرژی در رابطه، عدم تمایل به حل مشکلات و تعارض‌ها، و عدم تمایل به وفاداری و انحصار.رابطه زناشویی در چنین شرایطی، طرف مقابل ممکن است احساس کند که ارزشمند نیست و نمی‌تواند به رابطه اعتماد کند.تعهد نیازمند تصمیم آگاهانه و مسئولیت‌پذیری است.

طرفین باید به طور واضح در مورد انتظارات و تعهدات خود با یکدیگر صحبت کنند و در صورت نیاز، برای حفظ تعهد خود تلاش کنند.

در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که تعهد به معنای تحمل هر نوع سوء استفاده و بی‌احترامی نیست.تعهد باید بر اساس احترام متقابل و عشق بنا شود.مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند به زوج‌ها کمک کند تا در مورد تعهد و انتظارات خود به درک مشترکی برسند.

8. دروغگویی و پنهان‌کاری

دروغگویی و پنهان‌کاری، سم مهلک برای هر رابطه‌ای هستند.حتی دروغ‌های کوچک و بی‌اهمیت هم می‌توانند به اعتماد طرف مقابل آسیب برسانند.وقتی فرد متوجه می‌شود که طرف مقابلش به او دروغ گفته یا چیزی را از او پنهان کرده است، احساس می‌کند که به او بی‌احترامی شده و ارزشمند نیست.او ممکن است شروع به شک کردن به همه چیز کند و نتواند به راحتی به طرف مقابل خود اعتماد کند.صداقت و شفافیت، پایه‌های اصلی یک رابطه سالم هستند.طرفین باید با یکدیگر صادق باشند و از پنهان کردن حقایق از یکدیگر خودداری کنند.

اگر دروغ گفته‌اید، مسئولیت آن را بپذیرید و تلاش کنید تا اعتماد از دست رفته را جبران کنید.

این کار نیازمند عذرخواهی با صداقت، تغییر رفتار و تلاش برای ترمیم رابطه است.مشاوره می‌تواند به طرفین کمک کند تا در مورد دروغگویی و پنهان‌کاری صحبت کنند و راه‌هایی برای ایجاد اعتماد دوباره پیدا کنند.

9. سوء استفاده (عاطفی، جسمی، مالی)

سوء استفاده در هر شکلی، از جمله سوء استفاده عاطفی، جسمی و مالی، نقض جدی اعتماد است. سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی مانند تحقیر، تهدید، کنترل، دستکاری و انزوا است. سوء استفاده جسمی شامل هرگونه خشونت فیزیکی، مانند ضرب و شتم، هل دادن و سیلی زدن است. سوء استفاده مالی شامل کنترل منابع مالی طرف مقابل، سوء بهره‌گیری از دارایی‌های او و محدود کردن دسترسی او به پول است. سوء استفاده باعث ایجاد آسیب‌های روحی و روانی عمیقی می‌شود و اعتماد به نفس و عزت نفس قربانی را نابود می‌کند. اگر در یک رابطه سوء استفاده‌گرانه هستید، فورا کمک بخواهید. امنیت شما در اولویت قرار دارد. به یک دوست، عضو خانواده یا متخصص مراجعه کنید. هیچ کس حق ندارد شما را مورد سوء استفاده قرار دهد. شما لایق یک رابطه سالم و محترمانه هستید.

10. تفاوت در ارزش‌ها و اهداف

اگر طرفین در ارزش‌ها و اهداف اساسی زندگی خود تفاوت‌های زیادی داشته باشند، ممکن است در برقراری اعتماد با مشکل مواجه شوند. مثلا اگر یکی از طرفین ارزش زیادی برای خانواده قائل باشد و دیگری اولویت را به شغل و پیشرفت شخصی بدهد، ممکن است در مورد نحوه گذراندن وقت با هم و نحوه تقسیم وظایف با مشکل مواجه شوند. این تفاوت‌ها می‌تواند باعث ایجاد بحث و جدل و عدم اعتماد شود. اگر تفاوت‌هایی وجود دارد، باید در مورد نحوه مدیریت این تفاوت‌ها به توافق برسید. سازگاری در ارزش‌ها و اهداف، به معنای یکسان بودن آنها نیست، بلکه به معنای احترام به دیدگاه‌های یکدیگر و تلاش برای پیدا کردن راه حل‌های مشترک است. مشاوره می‌تواند به زوج‌ها کمک کند تا در مورد تفاوت‌های خود صحبت کنند و راه‌هایی برای مدیریت آنها پیدا کنند.

11. عدم استقلال

استقلال، یعنی داشتن هویت و زندگی مستقل از رابطه.اگر یکی از طرفین یا هر دو، به طور کامل به رابطه وابسته باشند و هیچ گونه استقلالی نداشته باشند، ممکن است در برقراری اعتماد با مشکل مواجه شوند.عدم استقلال می‌تواند باعث شود که فرد احساس کند که در رابطه خفه شده و نمی‌تواند به درستی تصمیم بگیرد.او ممکن است به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینان خاطر از طرف مقابل باشد و نتواند به تنهایی از پس مشکلات خود برآید.حفظ استقلال در رابطه، به معنای داشتن دوستان، علایق و فعالیت‌های مستقل از یکدیگر است.

طرفین باید به یکدیگر فضا بدهند و به استقلال یکدیگر احترام بگذارند.

داشتن استقلال در رابطه، به تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس فرد کمک می‌کند و باعث می‌شود که رابطه سالم‌تر و پایدارتر باشد.در ضمن، استقلال به طرفین اجازه می‌دهد تا به عنوان افرادی مستقل رشد کنند و تجربیات جدیدی کسب کنند که می‌توانند به رابطه خود بیاورند.

12. مشکلات جنسی

مشکلات جنسی می‌توانند تاثیر منفی بر روابط عاطفی داشته باشند و باعث ایجاد عدم اعتماد شوند. اگر طرفین در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی خود با یکدیگر صحبت نکنند و نتوانند به رضایت جنسی یکدیگر دست یابند، ممکن است احساس نارضایتی و ناامیدی کنند. این امر می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت، افزایش تنش و عدم اعتماد شود. باید در مورد مسائل جنسی با یکدیگر راحت و صادق باشید. اگر با مشکل مواجه هستید، از کمک متخصصان استفاده کنید. صحبت کردن در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی، به طرفین کمک می‌کند تا درک بهتری از یکدیگر داشته باشند و بتوانند رابطه جنسی رضایت‌بخشی داشته باشند. در ضمن، مراجعه به متخصصان می‌تواند به طرفین کمک کند تا مشکلات جنسی خود را حل کنند و رابطه خود را بهبود بخشند.

13. دخالت خانواده و دوستان

دخالت بیش از حد خانواده و دوستان در رابطه، می‌تواند باعث ایجاد مشکل و عدم اعتماد شود. اگر خانواده و دوستان به طور مداوم در مورد رابطه شما اظهار نظر کنند و سعی کنند شما را کنترل کنند، ممکن است احساس کنید که استقلال و آزادی خود را از دست داده‌اید. در ضمن، ممکن است به این نتیجه برسید که طرف مقابل شما به خانواده و دوستانش بیش از شما اهمیت می‌دهد. باید مرزهای مشخصی با خانواده و دوستان خود تعیین کنید و از آنها بخواهید که به رابطه شما احترام بگذارند. شما و طرف مقابلتان باید در مورد مسائل مربوط به رابطه‌تان با هم تصمیم بگیرید و اجازه ندهید که دیگران در این تصمیمات دخالت کنند. یک رابطه سالم، رابطه‌ای است که در آن طرفین به یکدیگر اعتماد دارند و می‌توانند به تنهایی تصمیم بگیرند.

14. سبک دلبستگی ناایمن

سبک دلبستگی، الگویی است که در دوران کودکی در ارتباط با والدین یا مراقبین شکل می‌گیرد و بر نحوه برقراری روابط در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد.افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند (اجتنابی، دوسوگرا/اضطرابی)، ممکن است در برقراری اعتماد در روابط عاطفی با مشکل مواجه شوند.افراد با سبک دلبستگی اجتنابی، از صمیمیت و وابستگی دوری می‌کنند و ترجیح می‌دهند مستقل باشند.آنها ممکن است احساسات خود را پنهان کنند و به سختی به دیگران اعتماد کنند.افراد با سبک دلبستگی دوسوگرا/اضطرابی، به شدت نگران طرد شدن هستند و به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینان خاطر از طرف مقابل هستند.

آنها ممکن است حسود و کنترل‌گر باشند.

درمان دلبستگی می‌تواند به افراد کمک کند تا سبک دلبستگی ایمن‌تری را پرورش دهند و روابط سالم‌تری برقرار کنند.این نوع درمان معمولا شامل بررسی تجربه‌های کودکی، شناسایی الگوهای رفتاری و یادگیری مهارت‌های جدید برای برقراری روابط سالم‌تر است.

15. مسائل حل نشده گذشته

اگر مسائل و تعارض‌های گذشته در رابطه حل نشده باقی بمانند، می‌توانند به مرور زمان به یک منبع عدم اعتماد تبدیل شوند.مثلا اگر یک بار خیانت کرده باشید و این موضوع به درستی با طرف مقابلتان حل نشده باشد، ممکن است طرف مقابلتان همیشه به شما شک داشته باشد و نتواند به طور کامل به شما اعتماد کند.باید مسائل و تعارض‌های گذشته را به طور کامل بررسی کنید و با طرف مقابلتان در مورد آنها صحبت کنید.سعی کنید به دیدگاه او گوش دهید و احساسات او را درک کنید.اگر به تنهایی قادر به حل این مسائل نیستید، از کمک یک مشاور متخصص استفاده کنید.

حل مسائل گذشته، به طرفین کمک می‌کند تا از بار عاطفی آنها رها شوند و بتوانند با اعتماد بیشتری به آینده نگاه کنند.

عدم حل مسائل گذشته، می‌تواند باعث تکرار الگوهای رفتاری مخرب و فروپاشی رابطه شود.صبر، صداقت و تمایل به بخشش، کلیدهای اصلی حل مسائل گذشته هستند.

16. مقایسه با روابط قبلی

مقایسه رابطه فعلی با روابط قبلی، می‌تواند باعث ایجاد عدم اعتماد و نارضایتی شود. اگر به طور مداوم رابطه خود را با روابط قبلی خود مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که رابطه فعلی شما به اندازه روابط قبلی خوب نیست، ممکن است احساس ناامیدی و دلسردی کنید. در ضمن، ممکن است به طرف مقابلتان شک کنید و فکر کنید که او به اندازه کافی شما را دوست ندارد یا برای رابطه تلاش نمی‌کند. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت رابطه فعلی خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید.

17. ترس از دست دادن کنترل

برخی افراد به دلیل ترس از دست دادن کنترل، در برقراری اعتماد در روابط عاشقانه مشکل دارند.آنها ممکن است سعی کنند طرف مقابل خود را کنترل کنند و تصمیماتی که او می‌گیرد را تعیین کنند.این رفتارها ناشی از این است که این افراد فکر می‌کنند با کنترل کردن همه چیز، می‌توانند از آسیب دیدن خود جلوگیری کنند.این افراد ممکن است حسود و شکاک باشند و به طور مداوم رفتارهای طرف مقابل خود را زیر نظر داشته باشند.آنها تحمل انتقاد را ندارند و به سختی به دیگران اعتماد می‌کنند.این افراد باید یاد بگیرند که به طرف مقابل خود اعتماد کنند و به او اجازه دهند که استقلال و آزادی خود را داشته باشد.

همچنین باید یاد بگیرند که چگونه با احساسات خود مقابله کنند و از کنترل کردن دیگران خودداری کنند.مشاوره می‌تواند به این افراد کمک کند تا ریشه ترس‌های خود را پیدا کنند و راه‌های سالمی برای مدیریت آنها بیاموزند.رها کردن نیاز به کنترل، به طرفین اجازه می‌دهد تا یک رابطه سالم‌تر و متعادل‌تر داشته باشند.داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، یکی از دلایل اصلی عدم اعتماد و نارضایتی در روابط است.اگر انتظار داشته باشید که طرف مقابل شما همیشه شما را خوشحال کند، تمام نیازهای شما را برآورده کند و هیچ اشتباهی نکند، قطعا ناامید خواهید شد.

هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطه‌ای بدون مشکل نیست.باید انتظارات خود را واقع‌بینانه تنظیم کنید و بپذیرید که رابطه شما فراز و نشیب‌هایی خواهد داشت.به جای تمرکز بر روی انتظارات غیرواقعی، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید.در ضمن، سعی کنید نیازهای خود را به طور مستقیم و واضح بیان کنید.گفتگو و تبادل نظر در مورد انتظارات، به طرفین کمک می‌کند تا درک بهتری از یکدیگر داشته باشند و از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کنند.پذیرش و قدردانی از طرف مقابل، به جای تمرکز بر روی کمبودها، به تقویت اعتماد و صمیمیت در رابطه کمک می‌کند.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

19. مشکلات روانی (مانند افسردگی، اضطراب)

مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب می‌توانند تاثیر منفی بر روابط عاطفی داشته باشند و باعث ایجاد عدم اعتماد شوند.افراد مبتلا به افسردگی ممکن است احساس ناامیدی، بی‌ارزشی و بی‌علاقگی کنند و نتوانند به درستی در رابطه خود مشارکت کنند.آنها ممکن است به طرف مقابل خود شک کنند و احساس کنند که او به آنها اهمیت نمی‌دهد.افراد مبتلا به اضطراب ممکن است به طور مداوم نگران رابطه خود باشند و از این می‌ترسند که طرف مقابلشان آنها را ترک کند.آنها ممکن است حسود و کنترل‌گر باشند و به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینان خاطر باشند.

اگر شما یا طرف مقابلتان با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می‌کنید، حتما از کمک متخصصان استفاده کنید.

در ضمن، حمایت و درک متقابل در این شرایط بسیار مهم است.سعی کنید به طرف مقابل خود گوش دهید و به او کمک کنید تا احساسات خود را بیان کند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا